6 . ابن حزم اندلسى و نگاهى به شرح حال او

6 . ابن حزم اندلسى و نگاهى به شرح حال او
يكى ديگر از عالمانى كه با صراحت حديث «النجوم» را تكذيب و بر بطلان آن حكم كرده ابن حزم اندلسى درگذشته سال 456 هجرى است. وى با صراحت بيان داشته كه اين حديث ساختگى است. گروهى از دانشمندان اهل سنّت اين مطلب را از او نقل كرده اند. ابوحيّان به هنگام نقل اين حديث مى گويد:
حافظ ابومحمّد على بن احمد بن حزم در نوشتارى كه در ابطال رأى و قياس و استحسان و تعليل و تقليد دارد، چنين مى نويسد: اين خبرى دروغين، ساختگى و باطل است و هرگز صحيح نيست.1
شرح حال نگاران به شرح حال ابن حزم اندلسى پرداخته اند. ابن حجر عسقلانى درباره او مى نويسد:
او فقيه، حافظ، ظاهرى مذهب2 و نويسنده كتاب هاى فراوانى است. وى جدّاً از قدرت حفظ بالايى برخوردار بود و احاديث فراوانى را در حفظ داشت؛ ولى به دليل اطمينانى كه به حافظه اش داشت، در سخن گفتن بى پروا بود؛ نظير اظهار نظر در جرح و تعديل افراد و تبيين نام راويان. از اين رو تصوّرات زشتى نسبت به او ايجاد مى شد.
صاعد بن احمد ربعى درباره او مى گويد: در ميان همه اندلسى ها، ابن حزم در علوم، جامع تر و از معارف سرشارتر بود. با وجود اين، ابن حزم در دانشِ بيان مهارت داشت، از علم بلاغت بهره مند بود و به سيره و انساب نيز آشنا بود.
حُميدى او را اين گونه وصف مى كند:
وى حافظ حديث بود و قدرت استنباط احكام را از كتاب و سنّت داشت. در علوم بسيارى متخصص و عامل به علمش بود. در ذكاوت، سرعت حافظه، تديّن و كرامت نفس همانند او را نديدم. وى در روايات و حديث شناسى بسيار توانمند بود.
تاريخ نويس اندلسى، ابو مروان ابن حِبّان نيز به توصيف او پرداخته و او را اين گونه معرفى مى كند:
ابن حزم در حديث، فقه، نسب و ادبيات متخصص بود؛ افزون بر اين كه از انواع دانش هاى قديمى نيز آگاهى داشت. البتّه تخصص هاى او به دور از اشتباه نبود؛ زيرا با جرأت در پى تمام فنون رفته بود.3
شرح حال ابن حزم در ديگر كتاب هاى اهل سنّت نيز آمده است.4

1 . البحر المحيط في تفسير القرآن: 5 / 528، ر.ك: سلسلة الأحاديث الضعيفه والموضوعه: 1 / 78.
2 . اين مذهب فرقه اى از اهل تسنّن است كه به ظواهر الفاظ روايات عمل مى كنند و هيچ گونه تأويل و توجيهى را قبول ندارند.
3 . لسان الميزان: 4 / 239 ـ 241.
4 . براى آگاهى درباره ابن حزم ر.ك: نفح الطيب: 1 / 364، العبر: 3 / 239، وفيات الأعيان: 3 / 7 ـ 13، تاج العروس: 8 / 245، لسان الميزان: 4 / 198.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *