تعداد کتب: 83
تعداد فصول: 240
تعداد موضوعات: 3091
بازدید صفحات: 14257977
تعداد دانلودها: 299976
تعداد جستجوها: 1843
تعداد بازدیدها از کتابخانه: 15804208
...

دیگر عناوین فصل:
بخش يكم: نگاهى به متن حديث «سدّ الأبواب»
بخش يكم: نگاهى به متن حديث «سدّ الأبواب»
به روايت نسائى
از ناقلان ديگر اين حديث، نَسائى است. وى به سند خود از حارث بن مالك اين گونه نقل مى كند كه حارث مى گويد: روزى به شهر مكّه وارد شدم و با سعد بن ابى وَقّاص ملاقات كردم. به او گفتم: درباره على فضيلتى شنيده اى؟
گفت: با رسول خدا صلى اللّه عليه وآله در مسجد بوديم شبان گاه پيامبر نداد داد:
ليخرج من المسجد إلاّ آل رسول اللّه وآل علي;
هر كس جز خاندان رسول خدا و خاندان على، بايد از مسجد خارج شوند.
سعد گفت: ما از مسجد خارج شديم، وقتى صبح شد، عموى رسول خدا صلى اللّه عليه وآله به حضورش آمد و عرض كرد: اصحاب و عموهايت را از مسجد بيرون كردى و اين جوان را باقى گذاشتى؟!
رسول خدا صلى اللّه عليه وآله فرمود:
ما أنا أمرت بإخراجكم ولا بإسكان هذا الغلام. إنّ اللّه هو أمر به;
من به بيرون كردن شما و سكونت اين جوان امر نكردم; اين خداوند بود كه به اين عمل امر فرمود.
نَسائى مى افزايد: فطر مى گويد كه عبداللّه بن شريك، از عبداللّه بن رقيم، از سعد نقل كرده كه عباس به حضور پيامبر صلى اللّه عليه وآله آمد و عرض كرد: درِ همه خانه هاى ما، جز درِ خانه على را بستى؟
پيامبر فرمود:
ما أنا فتحتها ولا سددتها;1
من درى را نگشودم و درى را نبستم.
آن چه گذشت برخى از متن هاى حديث سدّ الأبواب بود كه بزرگان و پيشوايان حديث اهل تسنّن، آن را با متن هاى مختلف نقل كرده اند. البته اگر سندها و متن هاى گوناگون آن را كه از اصحاب رسول خدا صلى اللّه عليه وآله نقل شده است مى خواستيم به تفصيل بررسى كنيم، سخن به درازا مى كشيد; اگر چه در ضمن اين پژوهش، از برخى از اين سندها و متن ها آگاه خواهيم شد.
به طور كلى مى توان گفت كه اين حديث از مرتبه روايت فراتر رفته و به حد درايت رسيده است. ما برخى از اين متن ها را به عنوان مقدّمه اى بر «حديث خوخه»; (دريچه) ـ كه در دو كتاب صحيح بخارى و مسلم آمده است ـ و آرا و نظريه هاى شارحان و پيشوايان بزرگ علم حديث بر اين روايت، ذكر كرديم.
1 . خصائص علىّ بن ابى طالب عليهما السلام: 7 ـ 71، بيان گفتار رسول اكرم صلى اللّه عليه وآله: «ما انا أدخلته وأخرجتكم»، حديث 40.
از ناقلان ديگر اين حديث، نَسائى است. وى به سند خود از حارث بن مالك اين گونه نقل مى كند كه حارث مى گويد: روزى به شهر مكّه وارد شدم و با سعد بن ابى وَقّاص ملاقات كردم. به او گفتم: درباره على فضيلتى شنيده اى؟
گفت: با رسول خدا صلى اللّه عليه وآله در مسجد بوديم شبان گاه پيامبر نداد داد:
ليخرج من المسجد إلاّ آل رسول اللّه وآل علي;
هر كس جز خاندان رسول خدا و خاندان على، بايد از مسجد خارج شوند.
سعد گفت: ما از مسجد خارج شديم، وقتى صبح شد، عموى رسول خدا صلى اللّه عليه وآله به حضورش آمد و عرض كرد: اصحاب و عموهايت را از مسجد بيرون كردى و اين جوان را باقى گذاشتى؟!
رسول خدا صلى اللّه عليه وآله فرمود:
ما أنا أمرت بإخراجكم ولا بإسكان هذا الغلام. إنّ اللّه هو أمر به;
من به بيرون كردن شما و سكونت اين جوان امر نكردم; اين خداوند بود كه به اين عمل امر فرمود.
نَسائى مى افزايد: فطر مى گويد كه عبداللّه بن شريك، از عبداللّه بن رقيم، از سعد نقل كرده كه عباس به حضور پيامبر صلى اللّه عليه وآله آمد و عرض كرد: درِ همه خانه هاى ما، جز درِ خانه على را بستى؟
پيامبر فرمود:
ما أنا فتحتها ولا سددتها;1
من درى را نگشودم و درى را نبستم.
آن چه گذشت برخى از متن هاى حديث سدّ الأبواب بود كه بزرگان و پيشوايان حديث اهل تسنّن، آن را با متن هاى مختلف نقل كرده اند. البته اگر سندها و متن هاى گوناگون آن را كه از اصحاب رسول خدا صلى اللّه عليه وآله نقل شده است مى خواستيم به تفصيل بررسى كنيم، سخن به درازا مى كشيد; اگر چه در ضمن اين پژوهش، از برخى از اين سندها و متن ها آگاه خواهيم شد.
به طور كلى مى توان گفت كه اين حديث از مرتبه روايت فراتر رفته و به حد درايت رسيده است. ما برخى از اين متن ها را به عنوان مقدّمه اى بر «حديث خوخه»; (دريچه) ـ كه در دو كتاب صحيح بخارى و مسلم آمده است ـ و آرا و نظريه هاى شارحان و پيشوايان بزرگ علم حديث بر اين روايت، ذكر كرديم.
1 . خصائص علىّ بن ابى طالب عليهما السلام: 7 ـ 71، بيان گفتار رسول اكرم صلى اللّه عليه وآله: «ما انا أدخلته وأخرجتكم»، حديث 40.