1 . بيعت

1 . بيعت
«بيع» در لغت در مقابل «خريدن» است. اين واژه در معناى فروختن نيز استعمال مى شود1 و كاربرد بيعت براى امامت به معناى فروش اختيار و هستى در مقابل تأمين امنيت دين و دنياست. اين معامله و معاهده براى طرفين الزام آور است. خداى تعالى مى فرمايد:
(يا أَيُّهَا الَّذينَ آمَنُوا أَوْفُوا بِالْعُقُودِ).2
پس بيعت تعهدساز است، اما اين معاهده عرفى تا چه حد الزام آور است؟ آيا بيعت تا اين حد الزام مى آورد كه يك شخص در خلوت و بدون اطلاع همگان، از فرمان بيعت شونده تخلف نكرده و تخلف از وى را حرام بداند؟
از سوى ديگر اگر شخصى كه با بيعت عده اى امام شده است، آيا بر همگان مولويت دارد يا خير؟ و فرد فرد مسلمانان موظف به تبعيت از او هستند؟ در اين صورت آيا لازم است كه همه افراد امت در اين مبايعه حاضر باشند، يا بر طبق مبناى اهل سنّت ـ چنان كه پيشتر گفتيم ـ حضور همگان براى بيعت با امام لازم نيست و بيعت اهل حل و عقد كافى مى باشد، و در صورت پذيرش بيعت همه اهل حلّ و عقد، اهل حلّ و عقد از ناحيه چه كسى براى تصميم گيرى به جاى مسلمانان وكالت يافته اند؟ روشن است كه در معاهده، در دو طرف بيعت رضايت قلبى شرط است، حال اگر برخى با اكراه بيعت كرده باشند، آيا اين بيعت براى آن ها الزام آور است؟
اگر بيعت شونده از وظايف خود تخلف كرد بايد خود به خود عزل شود؟ آيا كسى بايد او را عزل كند؟ اين كار وظيفه بيعت كنندگان است يا وظيفه همه مسلمانان؟ اگر امام فاسق على رغم خواست مسلمانان از منصب خود كنار نرفت، وظيفه مسلمانان چيست؟
آيا اميرالمؤمنين از اهل حل و عقد است؟ آيا اميرالمؤمنين عليه السلام و حضرت زهرا سلام الله عليها حديث «من مات ولم يعرف امام زمانه مات ميتة جاهلية» را از پيامبر صلى الله عليه وآله نشنيده بودند؟
چرا اميرالمؤمنين عليه السلام در بيعت با ابوبكر شركت نداشت؟
چرا حضرت زهرا سلام الله عليها بدون بيعت از دنيا رفت؟
چرا اميرالمؤمنين عليه السلام اصحاب خود را به بيعت با ابوبكر وادار نكردند؟
اين ها سؤال هايى است كه اهل تسنّن بايد پاسخ بدهند. اهل تسنّن ابتدا مسئله اجماع را مطرح مى كنند; سپس عقب نشينى كرده و بيعت اهل حلّ و عقد را كافى مى دانند. اما از آن جا كه خلافت ابوبكر نه بر اساس اجماع بود و نه همه اهل حلّ و عقد در اين بيعت شركت داشتند; از اين رو عالمان اهل سنّت در نهايت ادعا كرده اند كه براى خلافت، بيعت يك نفر از اهل حلّ و عقد نيز كفايت مى كند! خواننده خود بنگرد مبنايى را كه بر اساس بى مبنايى بنا شده است!

1 . «البيعة: المبايعة والطاعة: وقد تبايعوا على الأمر: كقولك أصفقوا عليه، وبايعه عليه متابعة… وفي الحديث: أنه قال: ألا تبايعوني على الإسلام؟ هو عبارة عن المعاقدة والمعاهدة كأن كلّ واحد منهما باع ما عنده من صاحبه و أعطاه خالصة نفسه وطاعته ودخيلة أمره»; لسان العرب: 8 / 26.
2 . سوره مائده: آيه 1.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *