پاسخى متين

پاسخى متين
اگر اين پرسش ها به عنوان بحث هاى علمى و مناظره مطرح شود ايرادى ندارد؛ اى كاش چنين بود و به هنگام طرح اين پرسش ها به جاى دشنام، حمله، لودگى و استهزا، ادب، اخلاق و متانت رعايت مى شد.
هر چند برخى نويسندگان معاصر و نيز برخى علما در مباحثات خود اين امر را مورد توجّه قرار داده اند، امّا با مراجعه به كتاب منهاج السنة ملاحظه مى شود كه ابن تيميه در فصل مربوط به مهدى عليه السلام، كتاب خود را از كينه، دشمنى، عناد، دشنام، لودگى و تكذيب حقايق، آكنده ساخته است؛ به گونه اى كه گردآورى مباحث مربوط به مهدى و دشنام هاى او در كتاب منهاج السنة، خود به كتابى مستقل نياز دارد.
براى آگاهى مختصر از اين دشنام ها مى توانيد به نمونه هاى مذكور در مقدمه همين كتاب، مراجعه نماييد.
برخى نويسندگان معاصر نيز كه از پيروان اين شيوه ابن تيميه هستند، درباره مسائل مربوط به مهدى عليه السلام و اعتقادات شيعه در اين مورد، راه او را در پيش گرفته اند و با فاصله گرفتن از ادب و نزاكت، ضمن حمله و دشنام، به ما شيعيان دروغ هايى را نسبت مى دهند.
تأسف بارتر آن كه عدّه اى اين كتاب هاى را مى خوانند و در برخى محافل نيز افرادى چند به تبليغ اين كتاب ها مى پردازند.
حقيقت اين است كه گاه برخى پژوهش گران، يا در مورد احاديث مربوط به مهدى عليه السلام، دچار ترديد مى شوند، يا به بيان اشكال در مورد احاديث «ائمه دوازده گانه» مى پردازند و يا حديثِ «من مات ولم يعرف إمام زمانه؛ هر كس بميرد و امام زمان خود را نشناسد» را قبول نمى كنند.
خوب اين شيوه از حيث آداب مناظره قابل قبول است. اينان با اصرار، بر ديدگاه خود باقى مى مانند و مى گويند: ما صحّت اين احاديث را نمى پذيريم؛ حال كه اين دسته از پژوهش گران، احاديث ثبت شده در كتاب هاى روايى و به ويژه روايات علماى مذهب خود را نمى پذيرند، بايد از سخن گفتن با آنان پرهيز نمود و مناظره پايان مى پذيرد.
اما با توجّه به اين نكات كه اين احاديث در صحاح، سنن، مسانيد و كتاب هاى معتبر، ثبت و ضبط شده اند و همه مسلمانان آن ها را پذيرفته اند و در نتيجه، اعتقاد به مهدى عليه السلام، اعتقاد به شناخت امام در همه زمان ها و هم چنين ايمان به مهدى عليه السلام به عنوان دوازدهمين امام امت اسلامى ـ با توجّه به روايت مشهور و مورد اجماع مسلمانان ـ بر همگان واجب است، اگر پژوهشگران اين روايات و صحّت آن ها را بپذيرند، بايد به گونه ديگرى با آنان بحث نمود، زيرا پذيرش اين روايات و اعتقاد به مهدى عليه السلام به عنوان فرزند امام حسن عسكرى عليه السلام، ضرورتاً اعتقاد به ولادت مهدى عليه السلام را در پى خواهد داشت. چنان كه اعتقاد مذكور در دل و جان برخى علماى اهل سنّت، جاى گرفته است و ما در صفحات پيشين، بسيارى از آنان را نام برديم.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *