همگامى على با حق

همگامى على با حق
پيامبر خدا صلى اللّه عليه وآله در حديثى مى فرمايد:
عليّ مع الحقّ والحقّ مع علي;
على با حقّ است و حقّ با على.
ابن تيميّه مى گويد:
اين سخن از بزرگ ترين دروغ ها و نادانى هاست، زيرا كه هيچ كس اين حديث را از پيامبر صلى اللّه عليه وآله نقل نكرده است; نه با سند صحيح و نه با سند ضعيف(!) پس چگونه بعضى مى گويند: تمامى محدثان آن را نقل كرده اند؟ آيا دروغ گوتر از كسى كه بگويد: صحابه و علما، حديثى را نقل كرده اند، در حالى كه هيچ كدام از آنان اين حديث را نقل نكرده اند، وجود دارد؟ بلكه اين، آشكارترين دروغ است.1
در صورتى كه اصحاب پيامبر صلى اللّه عليه وآله اين حديث را نقل كرده و بزرگان اهل سنّت در كتاب هاى خود آورده اند، از جمله:
1 . امير مؤمنان على عليه السلام.
اين حديث را تِرمذى در سنن و حاكم نيشابورى در المستدرك على الصحيحين نقل كرده اند.2
2 . جناب اُمّ سَلَمه همسر گرامى پيامبر صلى اللّه عليه وآله.
اين حديث را طبرانى، ابوبُشر دولابى، خطيب بغدادى و ابن عساكر نقل كرده اند.3
3 . سعد بن ابى وَقّاص.
اين حديث را بزّار نقل كرده و هيثمى پس از نقل آن گويد: يكى از راويان آن، سعد بن شعيب است. من او را نمى شناسم; اما ديگر افراد اين سند مورد اطمينان هستند.4
4 . ابو سعيد خُدرى.
اين حديث را حافظ ابويعلى نقل كرده است. هيثمى پس از نقل آن در مجمع الزوائد مى گويد: اين حديث را ابويعلى نقل كرده و همه راويان آن ثقه و مورد اطمينان هستند.5
5 . عايشه.
ابن قُتَيْبَه دينورى در الامامة والسياسه به نقل اين حديث از وى پرداخته است.6
6 . كعب بن عجره.
وى كه از اصحاب پيامبر خدا صلى اللّه عليه وآله مى باشد اين حديث را نقل كرده است; آن سان كه طبرانى در المعجم الكبير آن را نقل كرده است.
متّقى هندى در كنز العمال گويد: هر گاه بين مردم تفرقه و اختلاف شد، على و يارانش بر حقّ هستند.7
اينان برخى از صحابه و بزرگان علما و محدّثان هستند كه اين حديث را نقل كرده اند. در اين ميان روايت هايى با سند از صحابه نقل شده كه برخى از آن ها صحيح است; پس چگونه ابن تيميّه به خود جرأت داده و مى گويد: اين حديث را كسى از پيامبر نقل نكرده; نه با سند صحيح و نه با سند ضعيف؟!

1 . منهاج السنّه: 4 / 238.
2 . ر.ك: سنن ترمذى: 5 / 297، المستدرك على الصحيحين: 3 / 119 ـ 125.
3 . مجمع الزوائد: 7 / 235، 9 / 134، تاريخ بغداد: 14 / 322، ترجمه اميرالمؤمنين عليه السلام تاريخ مدينة دمشق: 20 / 261، 42 / 419 و 449.
4 . مجمع الزوائد: 7 / 235 و 236.
5 . همان: 7 / 234 و 335.
6 . الامامة والسياسه: 1 / 98.
7 . كنز العمّال: 11 / 621.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *