واژه «خيرة»

واژه «خيرة»
اكنون پس از روشن شدن حقيقت «عترت» به واژه «خيرة» مى پردازيم. مفهوم اين واژه چيست و چرا فرمود: «عترة خيرة ربّ العالمين»؟
چرا نفرمود: «عترة رسول اللّه» و «عترة محمّد»؟
حتماً نكته دارد; چرا كه شخص بزرگ حكيمانه سخن مى گويد، انتخاب واژگانش حساب دارد.
ائمّه عترت چه كسى هستند؟ پيامبر اكرم كيست؟
پيامبر اكرم «خيرة ربّ العالمين» است.
واژه «خيرة» در لغت عرب به معناى «اصطفاء»; يعنى جدا كردن و انتخاب نمودن آمده است;1 پس رسول اللّه صلى اللّه عليه وآله برگزيده همه خلايق از سوى خداوند متعال است; در احاديث شيعه و سنّى بيان شده كه خداوند متعال نخست خلقى آفريد، بعد عدّه اى را از اين خلق برگزيد، آن گاه گروهى را از ميان آن ها انتخاب كرد، باز عدّه ديگر را از اين عدّه و همين طور عدّه اى ديگر.
اين حديث به طرق صحيح بسيار عجيبى نقل شده است. در صحيح مسلم آمده است: پيامبر خدا صلى اللّه عليه وآله فرمود:
إنّ اللّه عزوجل اصطفى كنانة من ولد إسماعيل واصطفى قريشاً من كنانة واصطفى من قريش بني هاشم واصطفاني من بني هاشم;2
به راستى كه خداوند متعال از فرزندان اسماعيل كنانه را برگزيد و قريش را از فرزندان كنانه انتخاب كرد و از بين قريش، بنى هاشم را برگزيد و مرا از فرزندان هاشم برگزيد.
اين همان معناى «خيرة» است كه در كلام پيامبر خدا صلى اللّه عليه وآله نيز آمده است.
اكنون طبق روشى كه قبلاً گفتيم، به سراغ شروح مى رويم. نَوَوى در شرح صحيح مسلم مى نويسد:
قوله صلى اللّه عليه وآله: «إنّ اللّه اصطفى كنانة» استدلّ به أصحابنا على أنّ غير قريش من العرب ليس بكفء لهم ولا غير بني هاشم كفؤٌ لهم إلاّ بني المطّلب;3
با توجّه به اين گفتار پيامبر صلى اللّه عليه وآله كه «خداى تعالى كنانه را برگزيد» اصحاب ما استدلال كرده اند كه غير قريش از عرب همتاى آن ها نيستند و غير بنى هاشم نيز جز فرزندان عبدالمطّلب با آنان همتا نيستند.
به نظر مى رسد كه عبارت نووى تشويش دارد كه در ادامه مى نويسد: فإنّهم هم وبنو هاشم شيء واحد كما صرّح به في الحديث الصحيح.4
در اين باره حديث ديگرى را تِرمذى روايت مى كند كه آن حضرت فرمود:
إنّ اللّه اصطفى من ولد إبراهيم إسماعيل واصطفى من ولد إسماعيل بني كنانة واصطفى من بني كنانة قريشاً واصطفى من قريش بني هاشم واصطفاني من بني هاشم;5
به راستى خداوند از فرزندان ابراهيم، اسماعيل را برگزيد و از فرزندان اسماعيل، كنانه را برگزيد و از فرزندان كنانه، قريش را انتخاب كرد و از ميان قريش، بنى هاشم را برگزيد و مرا از فرزندان هاشم برگزيد.
تِرمذى در ذيل اين حديث گويد:
هذا حديث حسن صحيح;
اين حديث، معتبر و صحيح است.
در حديثى ديگر حضرتش فرمود:
إنّ اللّه خلق الخلق فجعلني من خير فرقهم وخير الفريقين، ثمّ خير القبايل فجعلني من خير القبيلة، ثمّ خير البيوت، فجعلني من خير بيوتهم، فأنا خيرهم نفساً وخيرهم بيتاً;6
همانا خداوند خلقى را آفريد و مرا از بهترين گروه ها و قبيله ها و برترين خاندان ها قرار داد. پس من، بهترين فرد از جهت شخصيت و از برترين خاندان هستم.
در اين زمينه واقدى گفت و گوى عمرو بن عاص را با فردى به نام فلسطين7اين گونه بيان كرده است:
إنّ اللّه تعالى اختار لنبيّنا خير أنساب من لدن آدم إلى أن أخرج من صلب أبيه عبداللّه، فجعل خير الناس من ولد إسماعيل، فتكلّم بالعربيّة وتكلّم اسحاق على لسان أبيه، فولد إسماعيل العرب ثمّ جعل خير الناس كنانة، ثمّ جعل خير العرب قريشاً وخير قريش بني هاشم، ثمّ جعل خير بني هاشم بني عبدالمطّلب ثمّ خير بني عبدالمطّلب نبيّنا محمّد صلى اللّه عليه، فبعثه رسولاً واتّخذه نبيّاً وأهبط عليه جبريل بالوحي وقال له: طفت مشارق الأرض ومغاربها فلم أر أفضل منك;8
خداى متعال بهترين نسب ها را از زمان حضرت آدم تا زمانى كه از صلب پدر بزرگوارشان حضرت عبداللّه خارج شدند را انتخاب كرد. پس بهترين مردم را از فرزندان اسماعيل قرار داد. اسماعيل به زبان عربى تكلم مى نمود و اسحاق به زبان پدرش حضرت ابراهيم; از اين رو عرب از اسماعيل زاده شدند; سپس خداوند كنانه را بهترينِ مردم قرار داد و زان پس قريش را بهترين عرب قرار داد و بنى هاشم را بهترين قبيله قريش; سپس بنى عبدالمطلب را بهترين بنى هاشم و بهترين از عبدالمطلب را محمّد صلى اللّه عليه وآله قرار داد; پس از آن وى را به عنوان رسول مبعوث كرد و او را نبى قرار داد و جبرئيل را براى آوردن وحى براى او فرستاد و به او فرمود: اگر در مشرق ها و مغرب هاى زمين بگردى بهتر از تو كسى را نمى يابى.
در روايت ديگرى كه سندش به امير مؤمنان على عليه السلام منتهى مى شود آمده است: پيامبر اكرم صلى اللّه عليه وآله فرمود:
قسّم اللّه الأرض نصفين فجعلني في خيرهما، ثمّ قسّم النصف على ثلاثة فكنت في خير ثلث منها، ثمّ اختار العرب من الناس، ثمّ اختار قريشاً من العرب، ثمّ اختار بني هاشم من قريش، ثمّ اختار بني عبدالمطّلب من بني هاشم ثمّ اختارني من بني عبدالمطّلب;
خداوند زمين را به دو بخش تقسيم كرد و مرا در بهترين بخش آن قرار داد. آن گاه همان نيمه را به سه قسمت تقسيم كرد و مرا در بهترين بخش آن قرار داد، سپس عرب را از مردم برگزيد، آن گاه قريش را از بين عرب انتخاب كرد، سپس بنى هاشم را از قريش برگزيد، آن گاه فرزندان عبدالمطّلب را از بنى هاشم انتخاب كرد، سپس مرا از فرزندان عبدالمطّلب برگزيد.
تا آن جا كه در روايت ديگر مى فرمايد:
فأنا من خيار إلى خيار;9
پس من برگزيده از برگزيدگانم.
آرى پيامبر خدا صلى اللّه عليه وآله مرحله به مرحله در عالم گزينش شده و جهان هستى در رسول اللّه صلى اللّه عليه وآله خلاصه شده است; چرا كه انسان اشرف خلايق است. آن جا كه قرآن مى فرمايد:
(وَلَقَدْ كَرَّمْنا بَني آدَمَ)10;
و ما فرزندان آدم را گرامى داشتيم.
پس خداوند متعال بنى آدم را با طى اين مراحل به مرور برگزيد، تا آن جا كه پيامبر خدا صلى اللّه عليه وآله فرمود:
فأنا من خيار إلى خيار.
من برگزيده از برگزيدگانم.

1. مجمع البحرين: 1 / 718; «الاختيار: الاصطفاء».
2. صحيح مسلم: 7 / 58.
3. شرح صحيح مسلم، نَوَوى: 15 / 36.
4. همان.
5. سنن ترمذى: 5 / 243، حديث 3684.
6. همان: حديث 3685.
7. در كتاب فتوح الشام چاپ بيروت، نشر دار الجيل «فلسطين» آمده است; ولى در نفحات الازهار به نقل از فتوح الشام «قسطنطين» ذكر شده است.
8. فتوح الشام: 2 / 23، نفحات الازهار: 15 / 317.
9. الدرّ المنثور: 3 / 295، مجمع الزوائد: 8 / 215، المستدرك على الصحيحين: 4 / 73، كنز العمّال: 12 / 43، حديث 33918، نفحات الازهار: 5 / 317، با اختلاف در الفاظ.
10. سوره اسراء (17): آيه 70.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *