1 . شيوه عرفان و تصوّف

1 . شيوه عرفان و تصوّف
شيخ عبدالقادر گيلانى، از علماى اهل سنّت و بزرگان صوفيّه است كه قبر او در بغداد به عنوان زيارتگاه معروف است. او اشكالى را كه به اهل سنّت مى شود، مطرح مى كند و مى گويد:
قد طعن قوم على من صام هذا اليوم العظيم وما ورد فيه من التعظيم وزعموا أنّه لا يجوز صيامه لأجل قتل الحسين بن علي رضى اللّه عنهما فيه. وقالوا: ينبغي أن تكون المصيبة فيه عامّةً لجميع الناس لفقده فيه، وأنتم تتّخذونه يوم فرح وسرور وتأمرون فيه بالتوسعة على العيال والنفقة الكثيرة والصدقة على الفقراء والضعفاء والمساكين وليس هذا من حق الحسين رضى اللّه عنه على جماعة المسلمين;
بعضى به اهل سنّت اشكال كرده اند كه چرا روز عاشورا را روزه مى گيرند. اين كار صحيح نيست; چرا كه در اين روز حسين بن على رضى اللّه عنهما به شهادت رسيده و سزاوار است روز مصيبت تمامى مسلمانان باشد و شما كه اهل سنّت هستيد، چرا اين روز را روز سرور و فرح قرار داده ايد و مردم را به برپايى مجالس سرور و پوشيدن لباس نو و خوردن غذاهايى كه متناسب عيد است دعوت مى كنيد…؟
آن گاه چنين پاسخ مى دهد:
وهذا القائل خاطئ ومذهبه قبيح فاسد، لأنّ اللّه تعالى اختار لسبط نبيّه صلى اللّه عليه وآله1 الشهادة… يوم عاشوراء لا يتّخذ يوم مصيبة، لأنّ يوم عاشوراء أن يتّخذ يوم مصيبة ليس بأولى من أن يتّخذ يوم موته فرح و سرور…;
اشكال كننده به اشتباه رفته و اعتقادش قبيح و فاسد است; زيرا خداوند متعال شهادت را براى سبط پيامبر صلى اللّه عليه وآله برگزيده است… و روز عاشورا را نبايد روز مصيبت قرار داد; چرا كه عاشق به معشوق رسيده است. از اين رو، اين روز بايد روز سرور باشد… .
عبدالقادر گيلانى در ادامه مى افزايد:
ولو جاز أن نتّخذ يوم موته ]يوم[ مصيبة لكان يوم الاثنين أولى بذلك، إذ قبض اللّه تعالى نبيّه ]محمّداً[ صلى اللّه عليه وآله فيه وكذلك أبوبكر الصدّيق قبض فيه;2
اگر بنا شد روز عاشورا را روز عزا و ماتم قرار دهيم، بهتر آن است كه روز دوشنبه را كه پيامبر و ابوبكر از دنيا رفته اند روز عزا و غم معرفى كنيم.

1 . به رغم اين كه در منابع اهل سنّت درود و صلوات پس از نام مبارك پيامبر خدا صلى اللّه عليه وآله به صورت ناقص (ابتر) آمده است، ما طبق فرمايش حضرتش، درود و صلوات را به صورت كامل آورده ايم. از طرفى، بعد از نام هاى مبارك اهل بيت عليهم السلام عبارت هاى عليه السلام و… آورده ايم.
2 . غنية الطالبيين: 684 ـ 687; به نقل از نفحات الازهار: 4 / 245.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *